شهدا شرمنده ایم....

یه روز ۲ نفر داشتن توی دانشگاه با هم صحبت میکردن اولی به دومی گفت تو پدرت چیکارست گفت پدر من مهندس هست و کارش ساخت و سازه تو پدرت چیکارست اولی ساکت شد و با غرور و کمی غم گفت پدر من شهید شده اولی لبخندی زد و گفت پس تو با سهمیه اومدی دانشگاه ؟!!! دومی دلش شکست و بدنش سرد شد و با بغضی عجیب گفت

سهمیه ماله خودتون بابامو بهم پس بدین...

هفته د فاع مقدس بر دلاور مردان مبارکباد


شاگرد شهیدان بوده ام!

زنده‌یاد احمد زارعی، از دوستان صمیمی «محمدحسین جعفریان» بود. دی ماه 89 کتابی با عنوان «شیری در قفس 902» به کوشش و مقدمه‌های محمدحسین جعفریان و محمدکاظم کاظمی منتشر می‌شود. جعفریان، در مقدمه کتاب مذکور با شیفتگی و حیرت خاصی از احمد زارعی یاد می‌کند. ماجرا از این قرار است که جعفریان در مشهد بوده است و علی رضا قزوه، به او زنگ می زند و او خودش را سریع به تهران می‌رساند. وقتی به اتاق احمد می‌رسد پر از گریه می‌شود. شنیدن این شرح دلدادگی نسبت به احمد زارعی که علاوه بر مقدمه کتاب «شیری در قفس 902» آمده است در سال 1373 در نشریه شعر نیز آورده شده است.

بر شما این دل نوشته شیرین «جعفریان» برای احمد زارعی را در پی می‌آوریم...

به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته

دیروز-امروز-فردا

در این پست آهنگ بسیار زیبایی را برای شما عزیزان آماده دانلود کرده ایم که دانلود آن را به همه ی شما خوبا توصیه می کنم.

http://s3.picofile.com/file/7661246341/Download.gif