مداحی مدافعان حرم

حاج میثم مطیعی

سوی شهر ما، شهیدی آوردند (به یاد شهدای مدافع حرم)

اين گل را به رسم هديه
تقديم نگاهت كرديم
حاشا اينكه از راه تو
حتى لحظه اي برگرديم
يا زينب

از شام بلا، شهيد آوردند
با شور و نوا، شهيد آوردند
سوي شهر ما، شهيدي آوردند

(یا زینب مدد.......

جهت دانلود و دیدن متن کامل به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

گردان زنان غواص

امام منجی به نقل از وبلاگ “بچه های حرم” نوشت:ماجرای روحانی شهیدی که به گردان زنان غواص فرستاده شد!وقتی شهید ملکی که یک روحانی بود خود را برای اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل معرفی کرد، به او گفتند باید به گردان حضرت زینب(س) بروی.

 لطفا به ادامه مطلب بروید ...

ادامه نوشته

چادرهای سرخ(برگ8) - پول توجیبی

همه چیز طاهره عجیب بود و در عین حال دلنشین... حتی امضایش. با ترکیب اول نام و نام خانوادگی اش، کلمه ی طه را به دست آورده بود و با آن امضای قشنگی می کرد. می گفت: "دوست دارم پایین نوشته ام، کلامی از قرآن باشد."

در سن و سالی بود که همه ی نوجوان ها، دوست دارند خوب بخورند و خوب بپوشند و خوب بگردند. با این که ما برادرها و پدرمان پول تو جیبی خوبی به او می دادیم، کمتر می دیدیم چیزی برای خودش بخرد. همیشه مرتب و آراسته می گشت، اما دنبال خرید نبود. تا جایی که خواهرها به او اعتراض می کردند: "چرا چیزی برای خودت نمی خری؟" طاهره جواب می داد: "پس اینها که دارم، چیه؟" می گفتند: "آخر پول هایت را چکار میکنی دختر! " و طاهره می خندید و از جواب طفره می رفت.

بعدها فهمیدیم پول هایش را، خرج دوستان و همکلاسی هایی می کند که اوضاع زندگی شان چندان رو به راه نبود. برایشان لوازم التحریر می خرید. کیف و کفش و حتی خوراکی زنگ تفریح. گاهی وقت ها، حتی به خانواده هایشان هم کمک می کرد.

این ها را دیر فهمیدیم. وقتی در برگزاری مراسم شهادتش، دوستانش دسته دسته می آمدند و با جان و دل، کمکمان می کردند و می گفتند: "هرچه قدر کمک کنیم، عوض خوبی های طاهره نمی شود."

**************

شهیده طاهره هاشمی

تولد : 1346
شهادت : 1360

علت شهادت : درگیری 6بهمنِ شهرستان آمل
برگرفته از : عروس آسمان ، صفحه 41


چادرهای سرخ(برگ5)

می خواهید چه کاره شوید؟

اونقدر قشنگ می نوشت که همیشه انشاها و مقاله هاش رو می زدن به درو دیوار مدرسه؛

چون همه بچه ها دوست داشتن اونا رو بخونن.

یه روز موضوع انشاء این بود: «در آینده می خواهید چه کاره شوید؟»

همه منتظر بودن ببینن طاهره چی می نویسه.

شروع کرد به نوشتن و یه چند خطی هم نوشت.

ولی بعد هرچی نوشته بود رو خط زد و اینطور نوشت:

«به من الهام شده که خیلی زود می میرم، البته با شهادت.

اگه الان هم درس می خونم، برای دکتر و مهندس شدن نیست،

«فقط برای اینه که خدا رو بهتر بشناسم!»

شهیده طاهره هاشمی

تولد:۱/۳/۱۳۴۶

شهادت:۱۳۶۰
علت شهادت:بمباران آمل
برگرفته از:عروس آسمان

حدیـث مرتبـــــــــــــــــط

امام صادق (ع) فرمودند:

هرکس برای خدا علم بیاموزد و برای خدا به آن عمل کند

و برای خدا به دیگران بیاموزد ؛ در ملکوت آسمان ها از او به بزرگی یاد شود و گفته شود برای خدا آموخت و برای خدا عمل کرد و برای خدا یاد داد.

داستانی زیبا از شاهرخ ضرغام(حر انقلاب اسلامی)

مرتب میگفت:من نمیدونم، باید هر طور شده، کله پاچه پیدا کنی!

گفتم آخه ،آقا شاهرخ تو این آبادان محاصره شده غذا هم درست پیدا نمیشه: چه برسه به کله پاچه . بالاخره به کمک یکی از آشپزها کله پاچه فراهم شد.گذاشتم داخل یک قابلمه،بعد هم بردم مقّر شاهرخ و نیروهایش.

فکر کردم قصد خوشگذرانی و خوردن کله پاچه دارند.اما شاهرخ رفت سراغ چهار اسیری که صبح همان روز گرفته بودند...

...به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

شهیدهمت

معلم وارد کلاس شد وشروع به حضوروغیاب کرد:

به ادامه مطلب بروید.....ادامه را از دست ندهید

ادامه نوشته

داستان نامه

با سلام خدمت شما یاران همیشگی وبگاه امام منجی

در این پست داستان زیبایی را برای شما عزیزان آماده دانلود کرده ایم که امیدواریم آن را دانلود کرده و لذت ببرید.

http://s3.picofile.com/file/7661246341/Download.gif

دانلود آهنگ بسیار زیبای زمونه

دوستان این آهنگ بسیار زیبا از احسان خواجه امیری که با موضوع رزمندگان و جنگ خوانده شده رو حتما دانلود کنید!

متـــــــــــــــــــــــن آهنگ:

چه رسمی داری ای دوره زمونه
كه هر روزت یه جا عاشق كشونه
هزاران سال كه میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب
نفسهای بهار و گاز خردل
رو خاك آسمون رگبار تاول
همیشه عاشق از جونش گذشته
كه عشق آسان نبوداز روز اول
هنوزم كار دنیا قیل و قاله
هنوزم صلح آدمها محاله
هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله
زمونه آی زمونه آی زمونه
یكی با فرق زخمی توی محراب
یكی غرق به خون لب تشنه آب
یكی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یكی پاشیده خونش روی مهتاب


بابا شهادتت مبارک!

تابوت سه رنگ سردار شهید شاطری در حالی روز جمعه بر روی دستان خیل عظیمی از مردم سمنان بالا رفت که مراسم تشییع و وداع با این سردار رشید اسلام حاشیه‏های جالب توجه و البته اندوهباری داشت.

مردم سمنان بار دیگر به خیابان‏ها آمدند تا با مردی خداحافظی کنند که سال‏ها دوری از وطن را تحمل کرد تا مردم کشور همسایه و مسلمان، لبنان در حداقل اندکی راحتی زندگی کنند.

امروز تابوت مردی در سمنان «لا اله الا الله» را بر خود دید که پرچم سه رنگ روی آن از جاودانه شدن این پاسدار رشید اسلام حکایت می‏کرد.

آنجا که می‏خواندی یگانه شاطری، دختر سردار شهید شاطری در دل‏نوشته‏ای بر روی تابوت پدرش نگاشته بود...

ادامه نوشته

تا شهید نشوم از جایم تکان نمی خورم!

وقتی زندگی این شهید والا مقام را مرور می کنی، عشق به خدمت، ایثار، فداکاری و دل کندن از دنیای مادی را می نگری، ارادت به ائمه اطهار و پایبندی به اصول و اخلاقیات سفارش شده در دین در سیره زندگی علیرضا نوری موج می زند.
شهید نوری ، شهیدی از خطه شمال کشور است، شهیدی که یک لحظه از حضور در جبهه غافل نبود.
حتی زخم های فراوان بر پیکرش که حاصل ۶ سال حضور مستمر وی در جبهه های جنگ تحمیلی بود، نتوانست اندکی در عزم و تصمیم وی برای ماندن خللی وارد کند.
شهید نوری با آغاز جنگ گروهی ۷۲ نفره از کارکنان راه آهن را آموزش نظامی داد، او با کمک تجربیات بدست آمده طی دوران خدمت و انتقال آنها به این افراد توانست خدمتی ارزنده در شکستن حصر سوسنگرد بکند.
وی در بسیاری از عملیات های دفاع مقدس شرکت داشت و در جریان عملیات والفجر در سال ۶۱ بر اثر انفجار مین یک دست خود را از دست داد.
به گفته یکی از همرزمان شهید نوری، وی پس از قطع دستش گفت: «امانت خدا را به او پس دادم ».
وی جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و مسوول حراست راه آهن کل کشور و از فرماندهان اولیه جنگ بود.
اتفاق جالب توجه در زندگی این شهید، ماجرای پیشنهاد پست قائم مقامی وزارت راه به اوست.
خانم «طوبی عرب پوریان» همسر شهید نوری در این باره می گوید: در عملیات ((کربلای ۵)) وی را به سنگر فرا می خوانند تا حکم قائم مقامی وزیر راه و رییس راه آهن کشور را به او ابلاغ کنند ولی ایشان به فرستاده وزیر نگاه می کند و بعد به لباس خاکی خود و عکس شهدا نگاهی می اندازد و سپس آن حکم را پاره می کند و می گوید: به وزیر بگویید، «من علیرضا نوری ساروی آنقدر در این بیابان‌ها می‌مانم تا شهید شوم .»
وی دانش آموخته رشته مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه پلی تکنیک بود و پس از استخدام در راه آهن به سمت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این شرکت منصوب شد...

ادامه نوشته

حرفهای سید مرتضی


راز و رمز

اهل نظر اگر عقل را در برابر عشق نهاده اند از آن است که عقل اهل اعتبار است و درک و وصف، و محرم راز نیست. اگر منکر راز نشود، او را همین قدر می رسد که دریابد رازی هست، و دیگر هیچ ...

ادامه نوشته