غروب جمعه...

عصر يك جمعه دلگير دلم گفت بگويم

كه چرا عشق به انسان نرسيدست

 و‎ ‎چرا‎ ‎آب به گلدان نرسيدست

 و‎ ‎هنوزم كه هنوزست غم عشق به پايان نرسيدست

 بگو حافظ دل خسته ز‎ ‎شيراز‎ ‎بيايد‎ ‎بنويسد

كه هنوزم كه هنوزست چرا‎ ‎يوسف گمگشته به كنعان نرسيدست

 و چرا كلبه احزان به گلستان نرسيدست

 و عصر اين جمعه دلگير‎ ‎وجود‎ ‎توكنار‎ ‎دل هر بيدل آشفته شود حس

 تو كجايي گل نرگس(عج)؟

آمد بهار و قسمت عالم نشد بهار !!

http://s4.picofile.com/file/7742284943/%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B13.jpg

آمد بهار و قسمت عالم نشد بهار !!

آئینه ها کدر شده ، امروز بی نگار

امروز هم نیامده با توسنی ز شرق

آن واقعی ترین بهار ! مهر کردگار

امروز هم گذشت و ثانیه ها گم شدند زود

امروز هم گذشت و ندیدیم روی یار !!

اشک بهار هم بهانه دیدار او کند ...

کی می دمد ز کوی عاطفه ها خنده نگار ؟؟

امروز هم شکست بغض عدالت ... زبی کسی

سخت است این همه تلخی و این شرار!!

سخت است بی وجود عادل قائم، حیات عشق !!

سخت است این تباهی و ظلمت به روزگار!!

سخت است پوچی عالم ، سقوط عشق ...!!

سخت است دوری و هجران بی شمار

سخت است اینکه بگویند : «پارسا»

امروز هم خبری نیست از فروغ یار

شاعر:رحیم کارگر(پارسا)

بهارم با گل نرگس بهار است

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

بهارم با گل نرگس بهار است

که مهتاب شب و شمس نهار است

همه بوی خوش نسرین و سنبل

یقین از عطر آن یکتا سوار است

به فرمانش همه عالم مطیعند

که گیتی / حلقه ای در دست یار است

جهان وا می شود چون غنچه ی گل

چو بیند جان هستی / آن نگار است

دل هر شیعه از شوق زیارت

چو یاس و سوسن و سرو و چنار است

الهی حضرتش آید بهاری

که با رویش بهار اندر بهار است

اللهم عجل لولیک الفرج