قسمت اول

5- برجسته‌سازی ناکارآمدی کلیدی برای بحرانی خواندن مشروعیت
با توجه به موارد مطروحه‌ی قبلی، چنانچه مراحل قبل با موفقیت به انجام برسند، سطحی از «بحران ناکارآمدی» در نظام پدید می‌آید و مرحله‌ی تکمیلی آن «بحران مشروعیت» خواهد بود.
پُر واضح است که غرب تلاش دارد در این هنگامه، با بهره‌گیری از فشار تحریم‌ها در این بخش، به عملیاتی ساختن بخش نهایی راهبرد خود بپردازد. چندی قبل روزنامه‌ی «واشنگتن‌پست» به نقل از یک مقام رسمی ارشد آمریکا، این بخش از راهبرد غرب را بدین شرح افشا کرد که هدف دولت اوباما در اعمال تحریم‌ها بر ضد ایران، تضعیف نظام این کشور از راه تحریک و برانگیختن نارضایتی عمومی در ایران است. وی در ادامه تأکید کرده است که «هدف این تحریم‌ها ایجاد نفرت و نارضایتی در خیابان‌های ایران» است.
بی‌گمان همه‌ی این موارد مبتنی بر بازنگری استراتژی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی است که توسط تیم امنیتی اوباما، پس از وقوع فتنه در ایران، انجام گرفت. مواد اصلی این سناریو عبارت‌اند از:
الف) تأکید بر به‌کارگیری تهدیدات پیوسته و هوشمند (تهدیدات ترکیبی و هم‌افزا)
ب) تأکید مقامات کاخ سفید بر بهره‌گیری از تحولات داخلی (خصوصاً جریان فتنه) در کنار تحریم‌ها و تهدیدات نظامی
اصلا‌حات؛ بازیگر نقش اول تئاترِ «براندازی»
 
بی‌شک جامعیت تحلیل پیش رو زمانی میسر است که نیم‌نگاهی به پروژه‌ی احیای جریان اصلاحات در یک سال اخیر داشته باشیم. ضمن بررسی‌های صورت گرفته در اندیشکده برهان در طول این مدت، خاتمی و حلقه‌ی مشورتی‌اش در بنیاد باران، در راستای بهره‌گیری از فرصت تحریم‌ها و تهدید‌های دیگر، بر این اعتقاد بودند که نظام در شرایطی بغرنج قرار گرفته و ناگزیر است تا حدودی فضای داخلی را باز نماید؛ خصوصاً آنکه اصلاح‌طلبان دو رانت جدی «شرایط اقتصادی» و«اشتباهات دولت مستقر» را در اختیار دارند...