حواستان به دست چندنی زیر دستکش مخملی باشد!

امروز و البته دیشب اعلام شد که ایران برای مذاکره با آمریکا پیشنهادهای جدیدی داره امام چون من چشمم آب نمی خوره که آمریکا غاصب و خونخوار از خر شیطون تحریم و تحدید پایین بیاد و بفهمه که راه دوستی با ایران دستکش مخملی بر روی دست چدنی نیست و دست دادن برای دوستی واقعی با ایرانه این رو خطاب به مسئولین و از جمله شخص آقای رئیس جمهور دکتر حسن روحانی می نویسم.

با سلام خدمت شما رئیس جمهور محترم و کابینه محترمتان

اگرچه نرمش قدرتمندانه شاید به ظاهر خوب باشد ولی تجربه به ملت ایران ثابت کرده که در برابر زورگویانی چون ایالات متحده و رئیس همچون سگش یعنی اسرائیل نباید این رفتار را نشان داد.چون با دراز کردن دست همکاری با آمریکا آمریکا عقب تر خواهد ایستاد تا شما دستتان را بیشتر و بیشتر دراز کنید و این کار را ادامه خواهد داد تا شما را به لبه ی پرتگاهی کشیده و یک جای خالی نرم ملت غیور ایران و سایر دشمنانش را به داخل پرتگاه بیاندازد!

البته سخنان رهبر معظم انقلاب کاملا نشان داد که خط سیر درست برای مذاکره با آمریکا مذاکره قدرتمندانه است و نه نرمش قدرتمندانه!

پس از شما رئیس جمهور محترم و مامور مذاکراتان می خواهم که در مذاکرات عزت ایران اسلامی را فراموش نکنند.

انشاالله

حکایت شیرین رهبر

اعتماد به آمریکا! آری یا نه؟!

مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود در جمع مسئولین نظام جمهوری اسلامی، علل بدبینی به ایالات متحده را در ۳ مساله خلاصه کردند: «غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، غیر منطقی بودن این کشور و در نهایت، عدم رعایت صداقت از سوی واشنگتن

بیانات رهبر عالی‌قدر انقلاب اسلامی درست در برهه‌ای از زمان ایراد شد که می‌توان برای آن خصوصیات زیر را برشمرد:

اول، با انتخاب یک چهره میانه‌رو در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری اسلامی ایران، بخشی از رسانه‌ها و تحلیلگران غربی با گزارش‌های متنوع در حال انعکاس این باور هستند که فرصتی جدید و استثنایی برای حل اختلافات میان ایالات متحده و ایران، بالاخص بر سر مساله هسته‌ای ایجاد شده است؛

دوم، حدود یک‌سوم از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا که عموما نیز از هم‌حزبی‌های رئیس‌جمهور این کشور هستند، با امضای نامه‌ای خواستار تلاش بیشتر وی برای حل مشکلات واشنگتن – تهران شده‌اند؛

سوم، برخی چهره‌های سرشناس اروپایی از جمله جک استراو، وزیر خارجه اسبق بریتانیا، سخن از سفر به ایران می‌رانند که طبعا منظور آنها از این سفر مذاکره است؛

چهارم، در همین حین، رسانه‌های غربی حل شدن اختلافات فی‌مابین را بیش از عقب‌نشینی غرب از مواضع خصمانه خود، با عدول ایران از مواضع اصولی بالاخص در حیطه مساله هسته‌ای تعریف می‌کنند. گویا آقای حسن روحانی برای جلب رضایت غرب، چاره‌ای ندارد جز آنکه دست‌کم از بخشی از حقوق هسته‌ای ایران چشم بپوشد؛

پنجم، از همه اینها جالب‌تر، بخشی از رسانه‌های داخلی عموما وابسته به یک جناح خاص، از هول حلیم داخل دیگ مذاکره با ایالات متحده سقوط کرده‌اند و چنان ذوق‌زده از بهبود رابطه با ایالات متحده سخن می‌گویند که گویا تمام تجربیات گذشته را فراموش کرده‌اند، بالاخص تجربیات دولت‌های سازندگی و اصلاحات را؛البته...

برای مطالعه ادامه مقاله به ادامه مطلب بروید...

ادامه نوشته