یک توهم...
انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ که در دوم خرداد این سال انجام شد، زمینهساز حضور گروههایی در عرصه اجرایی و قانونگذاری کشورمان شد که بعدها تحت عنوان گروههای دومخردادی شناخته شدند.
تفاسیر متفاوتی که درباره این روز و حضور گسترده و غیرمنتظره مردم پای صندوقهای رأی مطرح شد، بیانگر سطح متفاوت موجود میان تفاسیر مختلف، حتی در میان گروههای ضدانقلاب بود.
دشمنان خارجی حضور گسترده مردم در انتخابات این روز را، رأی عدم اعتماد به کل نظام خواندند که حاصل حضور ناراضیان و سرخوردگان از انقلاب و مسوولان بود!
عدهای نیز اتفاق پیشآمده را ناشی از سادهلوحی و فریبخوردن رأیدهندگان از سوی نامزد پیروز انتخابات یعنی سیدمحمدخاتمی عنوان کردند!
اما حقیقت امر آن است که حضور مردم پای صندوقهای رأی، قبول مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی است و دیگر تعابیر، بهقدری خام و غیرحقیقی است که امروز با هر چه مستحکمتر شدن این نظام، بیپایه و اساس بودنش، بیش از هر زمان دیگری قابل مشاهده است.
دلایل آنکه سیدمحمدخاتمی در روز دوم خرداد ۱۳۷۶ به ریاستجمهوری انتخاب شد را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
۱- ستادهای انتخاباتی خاتمی از روشهای نوین انتخاباتی استفاده میکردند. روشهایی که بعضاً چندان اخلاقی نبودند و بعضی نیز چنان تازه بودند که تأثیرات آن راکسی نمیتوانست در میزان اقبال عمومی به وی، حدس بزند. یکی از این موارد، سفرهای گسترده انتخاباتی با استفاده از اتوبوس به اکثر استانهای کشور بود.
۲- ائتلاف گسترده میان تمام نیروهای سیاسی که در آن زمان تحت عنوان گروههایی چپ شناخته میشدند. گروههایی مانند مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت، کارگزاران سازندگی و ملیمذهبیها.
۳- توجه ویژه به نیازهای خاص و تقریباً نوظهور جامعه در زمینه مسایل خاص زنان و جوانان که ریشه در ویژگیهای جمعیتی کشور داشت.
۴- تلاش گسترده برای جلب آرای دانشجویان و دانشآموزان. ذکر این نکته لازم بهنظر میرسد که با توجه به آنکه در آن زمان براساس قوانین موجود، سن رأیدهندگان، ۱۵سال بود. این تلاش تا آنجا دامه یافت که تبلیغات مویرگی و گسترده در مدارس، با استفاده از معلمان جذب شده در ستاد انتخاباتی خاتمی و برگزاری...
به ادامه مطلب بروید...