دچار شدن ظالم به شمشير ظلم خويش

بر اساس همين اصل محوري، به فرزندش امام كاظم (ع) وصيّت كرد؛ وصاياي اين ذوات قُدسي براي همة جهانيان است، گرچه به حسب ظاهر به فرزندشان وصيت كرده اند. فرمودند: اوّل پسرم بدان، مَنْ سَلَّ سِيفَ البَغي قُتِلَ بِه (1)؛ اگر كسي شمشير ستم را از غِلاف به در آورد، با همان شمشير كشته مي شود. يعني كسي بساط ناسازگاري، ظلم و ستم را ترويج كرد؛ بالاخره مظلومانه كشته مي شود، نه ماجورانه. خيلي ها هستند كه مظلومند، ولي ماجور نيستند!

شما ديديد امير كويت گرفتار صدام شد؛ همان امير كويتي كه اوّل وعده داد امام (ره) به كويت بيايد، امام تا مرز آمد، ولي مرز را به روي او بست، به اين سيّد اولاد پيغمبر راه نداد؛ همين امير كويت تحت شمشير همين صدام قرار گرفت و نمي دانم عكسش را ديديد با عباء مُطلّا داشت گريه مي كرد؛ اين مظلوم بود، ولي ماجور نبود! بيان قرآن اين است كه وَ كذلِكَ نُوَلّي بَعضَ الظّالِمينَ بَعضاً (2)؛ اگر يك عدّه به راه نيايند،ما يك ظالمي را به جان ظالم ديگر مي اندازيم؛ كه او مظلوم مي شود، ولي ماجور نيست.

اگر اينچنين شد، وجود مبارك امام صادق فرمود: مَنْ سَلَّ سِيفَ البَغي قُتِلَ بِه؛ كسي راه ستم را شروع كرد، در هر كاري، در محيط كوچك يا بزرگ؛ با همان ستم از پا در مي آيد! كسي بد گوئي را، تهمت را، دروغ را ترويج كرد؛ با همان بدگوئي و دروغ و تهمت از پا در مي آيد؛ اين از وصاياي نوراني امام صادق (ع) است.
بعد فرمود: اگر جود و سخائي خواستيد؛ بالاخره انسان مي خواهد كسي سخاوتمندانه مشكل او را حل كند، فرمود: از اين جوي هاي كوچك آب نگير، از آن منبع، آب بگير. فرمود: اگر جود خواستي، به آن منبع اوّلي مراجعه كن؛ آن وقت يك اصل كلّي را فرمود. براي ائمه يك اصول هست و براي اصول فروع است، براي فروع ثمر هست؛ بعد فرمود: شما اگر ميوه طيّب و طاهر مي خواهي، بايد يك اصل پاكي باشد؛ اصل پاك همه اين فضائل،توحيد الهي است، اگر خواستي از او بخواه! آنگاه با وسائط فرشته و غير فرشته مشكل شما را حل مي كنند، ولي شما دائماً با او در ارتباط باشيد، در حضور او با او مخالفت نكنيد.

 -1بحار الانوار/ 75/ 202

-2انعام/ 129

فرمانبرداري بدن از اراده و روح قوي

وجود مبارك امام صادق (ع) فرمود: اصل شما روح شماست و اراده را تقويت كنيد، با قدرت اراده، بدن تبعيّت مي كند. اين از غُرر روايات امام صادق (ع) است، فرمود: مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيهِ النِيّه(4).فرمود: اگر اراده قوي بود، بدن اطاعت مي كند؛ بدن را روح مي سازد. برخي از آقايان خيال مي كردند كه يك استخوان ممكن است 80 70 سال بماند، تعجب مي كنند كه استخوان دهان چگونه 80 سال مي ماند!

اگر فولاد باشد، فرسوده مي شود. غافل از اينكه اين استخوان 70 سال قبل نيست، اين را هر لحظه روح مي سازد! مگر يك استخوان است؟ مگر همان استخوان 70 سال قبل است؟! لحظه به لحظه روح دارد بدن را مي سازد، اگر او قوي باشد اينطور است. گاهي ممكن است ميليون ها سال بدن بماند؛ وجود مبارك ولي عصر اينطور است. مگر بدن همان بدن قبلي است؟! ما هر لحظه عوض مي شويم. اگر روح توانمند باشد، بدن را سالم نگه مي دارد و خوب هم مي سازد. اگر نباشد، همراه بدن مي پوسد.

اگر آب در يك حوضي، يك استخري بماند؛ بو مي گيرد. امّا اگر يك چشمه اي مرتّب وارد استخر بشود، از راه ديگر بگذرد هرگز بو نمي گيرد! اين روح به يك چشمه اي وصل است كه دائما از آنجا فيض مي گيرد و به اين بدن مي رساند. لذا شما مي بينيد در روز ماه مبارك رمضان هوا مشخص است، درجه حرارت و برودت مشخص است، زمان و زمين مشخص است؛ يكي خيلي احساس بي تابي مي كند، يكي احساس بي تابي اش بسيار كم است يا اصلاً بي تابي احساس نمي كند؛ مي گويد: ماه مبارك رمضان عيد من است.روح وقتي قوي شد، بدن را خوب نگه مي دارد؛ وقتي ضعيف شد، فقط به فكر دهان و خوردن است.در همين گراني، در همين مشكلات، در هر عصري بود؛ مي بينيد چه در حوزه، چه در دانشگاه رجال علمي بزرگي بر مي خيزند! يك عدّه فقط به اين فكرند كه چه ارزان شده، چه گران شده! فرمود: بايد تلاش و كوشش كرد، اين بدن را تامين كرد؛ امّا اصل، جان آدم است، نه بدن آدم! فرمود: اگر روح قوي بود، اراده قوي بود؛ هرگز بدن مخالفت نمي كند، بدن را روح اداره مي كند.