با توجه به اینکه پرداختن به تمام زوایای سیره نبوی ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ مجال و بحث بسیار مفصلی را می طلبد، لذا با توجه به ظرفیت و امکان این موضوع همین مقدار کفایت می کند.

«إنّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٌ»[۱]

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ لباس و کفش خود را می دوخت، گوسفندان خود را می دوشید، با بردگان هم غذا می شد، برزمین می نشست، بدون اینکه خجالت بکشد مایحتاج خانه اش را از بازار تهیه می کرد، و برای اهل خانه می برد، با ثروتمند و فقیر یکسان مصافحه می کرد و دست خود را نمی کشید تا طرف دست خود را بکشد.به هر کسی می رسید سلام می کرد. چه توانگر و چه درویش، چه کوچک و چه بزرگ و اگر به مهمانی و خوردن چیزی دعوت می شد آن را کوچک نمی شمرد، هر چند خرمائی پوسیده باشد.«وَ کانَ خَفیف الْمَؤونَهِ کَریمُ الطّبیعَهِ، جَمیلُ الْمُعاشِرهِ، طَلْقُ الْوَجْهِ بَسّاماً مِنْ غَیْرِ ضِحْکٍ، مَحْزُوناً مِنْ غَیْرِ عَبُوسٍ، مُتَواضِعاً مِنْ غَیْرِ مَذلَّهٍ، جَواداً مِنْ غَیْرِ سَرْفٍ، رَقیقُ الْقَلْب، رَحیماً بِکُلِّ مُسْلِمٍ».مخارج زندگی آن حضرت سبک، دارای طبع بزرگ و خوش معاشر، و خوش رو بود. بدون اینکه بخندد همیشه تبسمی بر لب داشت و بدون اینکه چهره اش درهم کشیده باشد، اندوهگین به نظر می رسید. بدون اینکه از خود ذلتی نشان دهد همواره متواضع بود. بدون اینکه اسراف بورزد سخی بود، دل نازک و با همه مسلمانان مهربان بود.[۲]

امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمود:«یُقَسِّمُ لَحظاتِهِ بَیْن أصحابِهِ فَیَنْظُرُ اِلی ذا، وَ یَنْظُرُ اِلی ذا بالسَّویَّهِ قالَ: وَ لَمْ یَبْسِطْ رَسُولُ اللهِ رِجْلَیْهِ بَیْنَ أصْحابِهِ».[۳]

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ بین أصحاب خود بطور مساوی چشم می دوخت و به آنان یکنواخت نظر می افکند و فرمود: هرگز پای خود را بین أصحاب دراز نکرد.«کانَ رَسُولُ اللهِ إذا حَدَثَ بِحَدیثٍ تَبسَّمَ فی حَدیثِه»[۴]

«لَقَدْ کانَ النَبیَّ صلَّی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ یُداعِبُ الرَّجُلُ یُریدُ بِهِ أنْ یَسِرَّهُ»[۵]

هنگام سخن گفتن لبخند می زد و با مردم شوخی می کرد و منظورش از این کار مسرور ساختن آنها بود.جوانی نزد آن حضرت شرفیاب شد و گفت می شود که به من اجازه بدهی تا زنا کنم. اصحاب بانگ بر وی زدند پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ فرمود:جوان بیا نزدیک من بنشین، جوان در کنار آن حضرت نشست...(به ادامه مطلب بروید.)