دانشجویی سرکلاس فلسفه نشسته بود.موضوع درس درباره ی خدابود.                

استادپرسید:

آیادرکلاس کسی هست که صدای خداوند را شنیده باشد؟

کسی پاسخ نداد.

استاد دوباره پرسیدآیاکسی هست که خدارالمس کرده باشد؟

دوباره کسی پاسخ نداد.

استادبرای سومین بار پرسید:آیادرکلاس کسی هست که خدارادیده باشد؟

برای سومین بارهم کسی پاسخ ندارد.

استادباقاطعیت گفت:بااین وصف،خداوجود ندارد.

آن دانشجو به هیچ وجه بااین استدلال استاد موافق نبودواجازه خواست تاصحبت کند.

استادپذیرفت.دانشجوازجایش برخاست وازهمکلاسی هایش پرسید:

آیادرکلاس کسی هست،که عقل استادرالمس کرده باشد؟

هم چنان کسی چیزی نگفت.

آیادرکلاس کسی هست که عقل استاد را دیده باشد؟

وقتی برای سومین بارکسی پاسخ نداد،دانشجوگفت:

پس نتیجه می گیریم که استادعقل ندارد!

منبع:کتاب حکمت آموز  نویسنده:محمدغلامی

برگرفته از وبلاگ مهرانه:http://www.celara2000.blogfa.com