تقوای جمعی یعنی جمعها مراقب خودشان باشند

ما يك تقواى فردى داريم، كه هر كسى خود را تحت مراقبت دائم داشته باشد...
اگر كسى بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدى برسد، بايستى تقوا داشته باشد. هر مقدار اين حالت بيشتر بود، فوز و فلاح بيشتر است.
 يك تقواى جمعى هم داريم. تقواى جمعى اين است كه جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حيث جمع، مراقب خودشان باشند. بى‌مراقبتى جمعها نسبت به مجموعه‌ى خودشان، موجب ميشود كه حتّى آدمهائى هم كه در بين آن جمعها تقواى فردى دارند، با حركت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند كه نميخواهند. در طول اين سى سال، ما از اين ناحيه ضربه خورده‌ايم.(1)

 يك ملت بايد حواسش را جمع كند
دشمن كه نخوابيده؛ او بيدار است: «و انّ اخا الحرب الأرق و من نام لم‌ينم عنه». شما اگر حواست پرت شد، شما اگر از موقعيت خودت غافل شدى، دليل اين نميشود كه دشمنى هم كه در مقابل توست، حواسش پرت شده باشد؛ او ممكن است حواسش جمع باشد، بزند. پس بايد حواسها جمع باشد. اينكه ما اين همه عرض ميكنيم، توصيه ميكنيم، تأكيد ميكنيم، هم به مسئولين، هم به مردم، كه خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نكنيد، براى خاطر اين است. اينكه به مطبوعات، به رسانه‌ها، به روزنامه‌ها، به پايگاه‌هاى اينترنتى كه امروز رواج پيدا كرده است، هى سفارش ميكنيم كه از وارد كردن حرفها و مطالب نادرست - كه ذهن مردم را مشغول ميكند - به فضاى ذهنى مردم پرهيز كنيد، به خاطر اين است.
بايد حواسها جمع باشد. اينكه ما اين همه عرض ميكنيم، توصيه ميكنيم، تأكيد ميكنيم، هم به مسئولين، هم به مردم، كه خودتان را به مسائل فرعى سرگرم نكنيد، براى خاطر اين است. اينكه به مطبوعات، به رسانه‌ها، به روزنامه‌ها، به پايگاه‌هاى اينترنتى كه امروز رواج پيدا كرده است، هى سفارش ميكنيم كه از وارد كردن حرفها و مطالب نادرست - كه ذهن مردم را مشغول ميكند - به فضاى ذهنى مردم پرهيز كنيد، به خاطر اين است.
 يك ملت بايد درست حواسش را جمع كند، بداند پا كجا ميگذارد - تقواى جمعى يعنى همين - بداند چه كار ميخواهد بكند، مراقب باشد كه از كجا ضربه متوجه او ميشود. (2)

 تقوا در مسائل اجتماعی مشكلتر است
تقوا در مسائل شخصى يك حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و مسائل سياسى و عمومى خيلى مشكلتر است، خيلى مهمتر است، خيلى اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه ميگوئيم؟ اينجا تقوا اثر ميگذارد. ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ درباره‌ى او چگونه قضاوت ميكنيد؟ اگر قضاوت شما درباره‌ى آن كسى كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جاده‌ى تقواست. آيه‌ى شريفه‌اى كه اول عرض كردم، تكرار ميكنم: «يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سديدا». قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جاده‌ى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد. (3)

جامعه به حركت درمى‌آمد...

تقواى عمومى - تقواى ملت - غير از تقواى خصوصى يكايك افراد است. تقواى عمومى، يعنى همين كه وقتى امام اشاره مى‌كردند، ناگهان همه‌ى جامعه به حركت درمى‌آمد. اين ملت را باتقوا مى‌گوييم. معنايش اين نيست كه حالا اگر يكايك افراد را در ميزان پرهيزگارى و تقوا بگذاريم، آنها را يك پرهيزگار كامل ببينيم. نه، اكثراً سرخالى و كسرى دارند. مجموعه، يك مجموعه‌ى مؤمن و متقى است. (4)

 آنها غلتيدند...
در دهه‌هاى قبل، يك جريانى در كشور وجود داشت به نام جريان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم ميدادند، اما خودشان را مراقبت نكردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در ميانشان آدمهائى بودند كه تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، كار آنها را به جائى رساند كه فتنه‌گرِ ضد امام حسين و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تكيه كند! آنها نيامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهنده‌ى ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تكيه كند؛ اين خيلى خطر بزرگى است. آنها غلتيدند. بنابراين تقواى جمعى لازم است. (5)

 بى‌تقواهاى عالم باید سقوط را انتظار بكشند...
در مقیاس امّت‌ها و ملت‌ها كه حساب كنیم، وقتى ملتى به ثروت و قدرتى مى‌رسد، به پیروزى‌اى دست مى‌یابد و به رشد علمى‌اى نائل مى‌گردد، آن‌جا جاى امتحان آن ملت است. اگر ملت‌ها بتوانند در اوج قدرت، خودشان را سالم نگه دارند، از امتحانْ سرافراز بیرون آمده‌اند. اما اگر جمعیت‌ها و ملت‌ها آن‌وقت كه زحمت از سرشان كم شد، خدا را فراموش كردند، ناموفّق و سرافكنده از امتحان بیرون آمده‌اند. لذا قرآن در سوره كوتاه «نصر» خطاب به پیغمبر صلوات‌اللَّه‌علیه مى‌فرماید: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. إذا جاء نصراللَّه و الفتح و رأیت النّاس یدخلون فى دین اللَّه افواجاً» این اوج قدرت یك نبى است كه خدا به او فتح و نصرت بدهد و مردم گروه گروه در دین او وارد شوند. این‌جا، جایى است كه انسان باید مواظب خود باشد. لذا مى‌افزاید: «فسبّح بحمد ربك و استغفره إنّه كان توّاباً» در همان لحظه پیروزى به یاد خدا باش. خدا را تسبیح كن و حمد بگو كه رویكرد این‌همه توفیقْ نه كار تو، كه كار خداست. به خودت نگاه نكن؛ به قدرت الهى نگاه كن.
یك ملت، یك رهبرى حكیمانه و الهى مثل نبىّ‌اكرم صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در چنین جاهایى مواظب است كه امّت، راه خود را گم نكند. تقوا این‌جاست كه به داد یك ملت مى‌رسد. اگر ملتى با تقوا بود، راه پیشرفت، راه ایمان و راه بندگى خدا را ادامه خواهد داد. اگر ملت‌ها تقوا نداشته باشند، همان بلایى بر سرشان خواهد آمد كه ملت‌هاى مقتدر دنیا در جاى‌جاى تاریخ به آن دچار شده‌اند. آن‌ها دچار غرور، دچار استكبار، دچار ظلم، دچار بدرفتارى و دچار انحراف شدند؛ مردم را منحرف كردند؛ دنیا را خراب و فاسد كردند و آخر هم خودشان سرنگون شدند. یك نمونه‌اش را در همین سال‌هاى نزدیك، درباره یكى از دو امپراتورى عظیم موجود در دنیا (اتحاد جماهیر شوروی) مشاهده كردید. این، نتیجه بى‌تقوایى است. همه بى‌تقواهاى عالم -چه افراد و چه ملت‌ها- سقوطى را باید انتظار بكشند؛ و این سرنوشتى اجتناب‌ناپذیر است. به دنبال بى‌تقوایى، حتماً سقوط است. البته قبل از سقوط كامل، انحراف و فساد و خراب شدن است. (6)

1-بیانات در دیدار با نمایندگان مجلس ۱۳۹۰/۰۳/۰۸
2-بیانات در دیدار با مردم قم ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
3-خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمينى (ره) ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
4-بیانات در ديدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و رؤساى دفاتر نمايندگى ولىّ فقيه ۱۳۶۹/۰۶/۲۹
5-بیانات در دیدار با نمایندگان مجلس ۱۳۹۰/۰۳/۰۸
6-بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۳۷۲/۱۱/۲۹