بخش فارسی بی بی سی مصاحبه ای با شهره آغداشلو بازیگر فیلم ضدایرانی-اسلامی "سنگسار ثریا" به انجام رساند.

عنایت فانی که اجرای این برنامه را بر عهده داشت دیالوگ خود را با معرفی این بازیگر چنین شروع کرد: ساکن جهان است و تئاتر و سینما خانه اش، می خواست در زمینه روزنامه نگاری کار کند و فعال حقوق بشر باشد اما امروز در هالیوود برایش فرش قرمز پهن می کنند. در صحنه تئاتر تماشاگر را ساعت ها می خنداند ولی با نشان دادن تلخی سنگسار بر پرده سینما اشک او را هم در می آورد. دست بند سبزش نشان اعتراض به حکومت ایران است ولی تا چه حد هنرش بازتاب فکر معترض اوست؟

بعد از این مقدمه، آغداشلو از فانی و بی بی سی به خاطر دعوت از او تشکر کرد. به هر حال در این چند وقت اخیر کسی او را مورد مهر خود قرار نداده و سفارش کار مهمی هم دریافت نکرده، بهترین فرصت است تا خودی نشان دهد و به اصطلاح به حرف و حدیث ها پایان دهد. چرا که شایع شده بود دیگر کسی بخاطر اعتیاد شدیدش نقشی به او نمی دهد.

نخستین سوال مجری از وی چنین بود: از کار در غرب راضی هستید؟

پاسخ آغداشلو هم مثل سوال فانی کلیشه ای بود: "در هر جا کار کنم اگر آن کار معنی داشته باشد و به نحوی در خدمت جامعه باشد واقعا برایم فرقی نمی کند، من از روزی که ایران را ترک کردم همه هدفم این بود که به نحوی کمک کنم به افرادی از درون مملکت که نیاز به کمک دارند." 

البته  منظور خانم آغداشلو از "خدمت" خیلی روشن نیست! به هر حال وی از همان روزهای اوج انقلاب به خارج از کشور رفت. آیا او نمی داند دشمنان در طول این سی و اندی سال هر آنچه در توان داشتند "حتی شهره آغداشلوها" را خرج کردند تا نظام و مردم به زانو درآورند ؟ آیا حضور وی در بی بی سی هم از جنس "خدمت" به مردم ایران است؟!

خانم آغداشلو در پاسخ سوال مجری بی بی سی که "چرا در اوج از ایران بیرون زدید؟" چنین پاسخ داد: "می دانستم نمی شود آنجا زندگی کرد، در همان روزهای اول، در یک راهپیمایی در بهارستان شرکت کردم که سرم شکست، [این به زمانی برمی گردد که] زنده یاد بختیار داشت نطق می کرد، نگذاشتند به سخنرانی ادامه دهد، از همانجا فهمیدم نمی شود کار کرد. آن هم با کسانی که حاضر نیستند انساندوستانه با هم بحث و جدل داشته باشند. با کسانی که حاضر نیستند مقررات را رعایت بکنند. یا کشته می شوم یا باعث کشته شدن کس دیگری می شوم. تصمیم گرفتم بیرون بیایم، در یک منطقه دمکراتیک عمل بکنم تا هم کارم بتواند مثمر ثمر قرار بگیرد و هم اینکه بتوانم زنده باشم و ادامه بدهم.

شاید مهمترین نکته این بخش از اظهارات خانم آغداشلو همان "زنده ماندنش" باشد. در واقع همه دلایل قبل بهانه ایست برای نکته آخر.

از این گذشته اظهارات فوق آغداشلو به زمانی برمی گردد که هنوز مبارزات مردم و خون شهیدان کاملا به ثمر ننشسته و اساسا انقلابی رخ نداده، با این حال خانم آغداشلو به پیش داوری نشسته است. این همان نگاه وی به اسلام و انقلاب اسلامی مردم است. نگاهی که وی را تا "سنگسار ثریا" و "داستان ندا" و... سوق داده و اکنون دلیل همراهی با بی بی سی است.

البته آغداشلو در ادامه فعالیت های خود [در یک منطقه دموکراتیک] با یکی از منفورترین گروه های تروریستی جهان که دست شان به خون هزاران ایرانی آغشته است یعنی گروهک تروریستی منافقین، در انتخابات سال 88 سعی در "خدمت" به مردم ایران دارد.

بازیگر "سنگسار ثریا" درباره ادامه تحصیلش در رشته روزنامه نگاری و علوم سیاسی به بی بی سی می گوید: "از ایران خارج شدم در یک رشته سیاسی تحصیل کردم تا بفهمم در مملکت چه می گذرد و چرا کشور به این وضع (رخداد انقلاب) افتاد! اما آقای کاردان با دادن یک نقش به من نشان داد با به تصویر کشیدن ناهنجاری در ایران می توانم بیشتر مثمر ثمر واقع شوم."

حالا ثمره این تلاش ها شده چند فیلم ضد ایرانی - اسلامی مانند "سنگسار ثریا" و "داستان ندا" و "سریال 24" و ..

در ادامه مصاحبه، خود او در مورد این مساله را بیشتر توضیح می دهند، وی در پاسخ سوال عنایت فانی که می پرسد: "شما فکر می کنید در لس آنجلس یا شهرهای بزرگ اروپایی با روی صحنه آوردن تئاتر عملا دارید به پروسه سیاسی و دموکراسی در ایران کمک می کنید؟" می گوید: "ما همچنان داریم کار خود را می کنیم، ما مطمئنیم تغییر اتفاق می افتد! ما همه ابزار هستیم! [خطاب به خود و بی بی سی] همه ما دسته جمعی برای تغییرهای جزئی!"

آغداشلو و شیرین نشاط در حمایت از جنبش سبز

شهره آغداشلو در ادامه برای تائید حرف هایش در مورد تغییر و تاثیر گزاری بر فضای اجتماعی– سیاسی ایران شاهد هم می آورد: "شما ببینید فیلم "سنگسار" ساخته شد و به نمایش درآمد، تا همین چند ماه پیش هرگز هیچ کس با وجود تمام سنگسارهایی که در ایران شده بود! جرات نکرده بود بیرون بیاید و بگوید من نمی خواهم مادرم سنگسار شود، من همچنان معتقدم فرزندان خانم سکینه آشتیانی یا فیلم "سنگسار" را دیده بودند و یا با ماجرای فیلم "سنگسار ثریا" آشنایی داشتند و می دانستند که امیدی هست برای همین بیرون آمدند.

بنر فیلم سنگسار ثریا میم

قطعا منظور آغداشلو از "امید داشتن" خانواده سکینه آشتیانی و الهامی که از فیلم "سنگسار ثریا" گرفتند، دست به دامن غرب شدن است. چنان که در فیلم "سنگسار ثریا" هم نوار ضبط شده به یک خبرنگار فرانسوی داده می شود تا او آن را به دست جهانیان "غربی ها" برساند.

حال این سوال به ذهن می رسد که اگر خانم آغداشلو قصد خدمت به مردم ایران از طریق هنر را دارد، چرا برای کودکان بیگناهی که در هواپیمای مسافربری توسط نیروهای آمریکا سوختند کار هنری نکرد؟ چرا در حمایت از بیمارانی که بخاطر تحریم دارو ندارند اثر هنری خلق نمی کند؟ چرا برای دانشمندان هسته ای فیلم نمی سازد؟ البته در مستندی به نام "ایرانیوم" (اسرائیل 2011 ) که توسط صندوق کلاریون برای اثبات تهدید هسته ای ایران ساخته شده، به روایتگری پرداخته است.

در مورد همین فیلم "سنگسار ثریا" و تاثیر آن هم باید این نکته مد نظر وی و همه وطن فروشان باشد که در فرهنگ ایرانی از قدیم حجاب و غیرت و نجابت بخشی از ذات مردم این مرز و بوم بوده است. گواه ما همه نقشهایی است که در تخت جمشید و دیگر آثار باستانی ایران وجود دارد. در هیچکدام از این نقشها زنها بی حجاب نیستند و در تمام دوران مردهای ایران خارج از هر دین و مذهبی باغیرت بوده و هستند. آغداشلو در این فیلم و در ادامه در تاثیر آن از زنی خیانتکار حمایت می کند.

خانم آغداشلو شما کدام خدمت را به مردم ایران می کنید؟ خدمت برای ترویج خیانت و ...؟

برخی خدمات [!!] این بازیگر:

شهره آغداشلو علاوه بر بازی در فیلم های ضد ایرانی سنگسار ثریا میم و سریال ۲۴، پیشتر به روایتگری در مستند ایرانیوم (اسرائیل 2011 ) که توسط صندوق کلاریون برای اثبات تهدید هسته ای ایران ساخته شده پرداخته بود. "ایرانیوم" یعنی ایران + اورانیوم.

از جمله آثار وی كه سر و صداي زيادي در جهان كرد، «سريال 24» بود. داستان درباره چند تروريست اسلامي كه يكي از آنان ايراني است و بهروز نام دارد، بود. بازي آغداشلو در سريال 24 موجب شد تا شبكه هاي مختلف تلويزيوني آمريكا با وي مصاحبه هايي ترتيب دهند؛ زيرا پس از ماجراي 11 سپتامبر، تبليغات پيرامون مسأله تروريسم و اسلام، سوژه داغ رسانه هاي جهان بود و شهره آغداشلو با بي پروايي تمام در اكثر اين مصاحبه ها، ايرانيان و مسلمانان را به صراحت تروريست مي خواند.

مسلمانان بيدار جهان به ناچيز بودن اين بازيگر كاري نداشتند و با توجه به اهداف شومي كه تهيه كنندگان اين سريال داشتند به پخش آن از شبكه فاكس اعتراض كردند و اين اعتراض تا آنجا پيش رفت كه حتي راديو صداي آمريكا صداي معترضان ايراني را تحت پوشش خبري خود قرار داد و گفت: «نمايش چهره منفي از يك خانواده مسلمان در سريال «24» شبكه تلويزيوني فاكس صداي اعتراض گروه هاي مسلمان را بلند كرده است.»

آغداشلو خود با توجه به این اعتراض ها و طرح برخی سوال ها مبنی بر اینکه ممکن است تماشاگرها فکر کنند "همه مسلمان‌هائي که در آمريکا زندگي مي‌کنند تروريست هستند" به طور توجیه گونه می گوید: "بله متاسفانه، ولي چيزي که براي من خيلي عجيب بود اين است که چرا بايد يک فيلم با واقعيت مقايسه بشود. سريال تماما داستاني است و همه‌اش نوشته شده و فقط يک فيلم است و ربطي به واقعيت ندارد. در سريال تروريست ها نماينده هيچ قوم و مذهبي نشان داده نمي‌شوند و حتي مليت‌شان هم معلوم نيست، و اين تماشاگران هستند که آنها را مسلمان تصور مي‌کنند! ما مي‌دانيم که تعدادي تروريست در جهان وجود دارند ولي نمي‌دانيم چنين خانواده‌اي (در فیلم) وجود دارد. اين يک خانواده ايراني نيست، عرب هم نيست، خاورميانه‌اي هم نيست. ولي ضمنا فراموش نکنيم که درست است که همه مسلمانان تروريست نيستند، اما متاسفانه، همه تروريست‌ها مسلمان بودند.

اما سکینه آشتیانی که آغداشلو افتخار دفاع از او را دارد و بی گناهش می خواند ، کیست؟

سکینه آشتیانی در سال 84 با هم دستی پسر عمه شوهرش؛ همسرش را به طرز فجیعی به قتل می رساند. آشتیانی متهم به مشارکت در قتل همسر و زنای محصنه (در زمان حیات و بعد از فوت شوهرش) است. وی پس از آنکه می فهمد شوهرش به روابط پنهانی او با چند مرد پی برده، منزل را خلوت و آماده قتل می کند، آشتیانی در یک حرکت غیر انسانی با آمپول شوهرش را بی هوش کرده و قاتل اصلی با چسباندن دو شاخه برق به گردن مقتول، او را به قتل می رساند. یکی از بستگان مقتول که صحنه قتل را دیده، می گوید: وقتی جنازه مقتول را در حمام دیدم شوکه شده بودم و گریه کردم، چرا که حمام پر از خون مقتول شده بود . صحنه وحشتناکی بود.  

چندی بعد که این مطلب رسانه ای گشت، تبدیل شد به یک معرکه سیاسی در دستان غرب تا با مانور گسترده رسانه ای بر روی آن، بهانه ای بتراشند علیه نقض بی سابقه حقوق بشر در ایران! این موضوع تا جایی برای غربی ها اهمیت یافت که یک روز را به یاد وی روز بین المللی این زن ایرانی نامیدند!

در ادامه بی بی سی بحث را به سمت وضعیت زنان در ایران پس از انقلاب و مقایسه آن با پیش از آن کشاند، عنایت فانی با این مقدمه که "مشکلات زنان ایرانی در 30 سال گذشته خیلی بدتر از آن چیزی بوده که در گذشته بود، در عین حال مبارزات آنها هم خیلی بیشتر بوده، از آغداشلو می پرسد: "فکر می کنید اینکه زنان ایرانی خیلی مبارزتر از گذشته شده اند چیست؟" و این بازیگر هم مانند رسانه پادشاهی انگلیس، تنها به طرح ادعاهای تکراری و کلیشه ای بسنده کرده و بدون ارائه حتی یک دلیل می گوید: "معمولا وقتی فشار باشد میل بیشتری برای مبارزه وجود دارد، هرچه به فنر بیشتر فشار بیاوری بیشتر پرتاپ می شود."

در میانه مصاحبه، بی بی سی یک سوال بزرگ پیش پای این بازیگر می گذارد، عنایت فانی از او می پرسد: "اگر در ایران می ماندید سرنوشت تان به کجا کشیده می شد؟ فکر می کنید بازیگری را رها می کردید؟ بسیاری برخلاف شما ماندند و اتفاقا بازیگر موفقی شدند. شما هم اگر می ماندید موفق می شدید؟"

آغداشلو در قالب یک توهین محترمانه به بازیگران موفق در ایران، پاسخ می دهد: "در ایران پس از انقلاب من به جایی نمی رسیدم، من متاسفانه مشکل دارم با کسی که منطق ندارد، البته سر تعظیم مقابل بازیگرانی فرود می آورم که اگر در خارج بودند برنده اسکار می شدند و چطور با دست و دهان بسته حرفشان را می زنند."

ظاهرا در نگاه افردی مانند "شهره آغداشلو یا همان پری وزیری تبار" تنها جشنواره های خارجی که هیچ شائبه ای در برخی انتخاب های سیاسی آنها وجود ندارد ملاک سنجش موفقیت هنرمندان است.

در ادامه مجری "شبکه انگلیسی بی بی سی فارسی" با به میان کشیدن بحث جنبش سبز و نقش شهره آغداشلو در آن، از وی پرسید که شما هنگام دریافت جایزه "امی" برای بازی در "خانه صدام"،  "دستبند سبز" زده بودید آیا خود را بخشی از "جنبش سبز" می دانید؟ و آغداشلو که خود را از قبل آماده پاسخ به چنین سوالی کرده بود با ژستی وطن دوستانه گفت: "من خود را جزئی از بچه های ایران می دانم، هر رنگی را که علم کنند زیر آن رنگ می ایستم."

عَلَمی که وی از آن یاد می کند همانی است که در فتنه 88 از سلطنت طلب و منافقین، مارکسیست ها، لیبرال ها گرفته تا آمریکا و اسرائیل زیر آن هم قسم شده بودند انقلاب مردم ایران را سرنگون کنند.

در بخش پایانی بازیگر فیلم سنگسار ثریا به ماجرای مخالفت پدر با هنرپیشه شدنش اشاره می کند وی که نام شهرتش وزیری تبار بوده می گوید: "پدرم ضمن آنکه راضی نبود بازیگر شوم نمی خواست از شهرتش برای نام هنری ام بهره ببرم بنابراین باید ابتدا ازدواج می کردم و بعد بازیگر می شدم."

او اکنون همسر هوشنگ توزیع (یک فرد بهائی) است، اما از شهرت شوهر اولش استفاده می کند. یعنی "آغداشلو". همین مساله زمینه ای می شود برای سوال آخر بی بی سی.

وی پاسخ داد: "هنگام ازدواج با آقای هوشنگ توزیع هم به او گفتم من کارم را مدیون آقای آغداشلو (همسر اولش) هستم، اگر ایشون اجازه نداده بودند بازیگر شوم الان ایران بودم و چهار تا بچه داشتم و باید غذا می پختم البته این کار را نیز دوست دارم!"