چهار دليل فني براي ناتوانی حمله اسرائیل به ایران

اشراف، مجله ایتالیایی پانوراما در مطلبی، دلایل فنی دشواری حمله به ایران را بررسی کرد. در ادامه متن کامل این مقاله آمده است:
بمباران ایران؟ گفتنش آسان تر از انجام دادنش است. چه بسا که مدتهاست که افراد بسیاری از خود میپرسند که آیا اسرائیل قصد دارد با یک اقدام نظامی (و بسیاری از عناصر این فکر را به ذهن متبادر می سازند که چنین قصدی وجود داشته باشد) برنامۀ اتمی تهران را متوقف سازد. اما به عقیدۀ برخی افراد، سوال دیگری مطرح است اینکه آیا ما مطمئنیم که بیت المقدس حتی اگر بخواهد، قادر است دست به چنین حملۀ برق آسای هوایی بزند؟ آری مسأله این است، زیرا علاوه بر مسائل سیاسی، ایدئولوژیکی و دیپلماتیک... نباید مسائل عملی را نادیده گرفت.
پیش از این، در گذشته سعی کرده ایم در این خصوص تأملی داشته باشیم. اما اکنون تحقیقی که توسط نیویورک تایمز که به نظرات مطلع حوزه های سطح بالای ارتش امریکا دسترسی پیدا کرده، انجام گردید از این موضوع حکایت دارد که حتی دست اندرکاران شک و تردیدهای فراوانی را پیرامون قابلیت اجرای یک حملۀ برق آسای هوایی از نظر فنی، که قادر به انهدام برنامۀ هسته ای عراق [ایران] باشد، ابراز داشتند.
موانع اصلی چهار مورد می باشند. در اینجا سعی میکنیم مسأله را خلاصه کنیم:
ایران دور است
در گذشته، اسرائیل توانسته برنامه های اتمی دشمنانش را از میان ببرد. نیروی هوایی بیت المقدس به طور خاص با موفقیت ساختارهای جنگی هستهای عراقِ صدام حسین (در گذشته ای دور یعنی در سال 1981) و سوریۀ بشار اسد (در زمان های اخیر یعنی در سال 2007) را منهدم ساخت.
تفاوت در این است که برای اسرائیل، سوریه و عراق بسیار نزدیک تر از ایران هستند. فاصلۀ بیش تر نه تنها به معنای احتمال بیش تر ردیابی توسط هواپیماهای شکاری این کشور است، بلکه به معنای نیاز بیش تر به سوخت نیز هست. بر اساس تحلیلی که توسط نیویورک تایمز ارائه گردید، هواپیماهای اسرائیلی قادر به انجام سفر رفت و برگشت با یک باک نیستند و لذا نیاز به سوخت رسانی در حین پرواز خواهند داشت. این عملیاتی پیچیده به شمار می آید.
ایران بزرگ است
بر خلاف دو برنامۀ هسته ای دیگر که در گذشته منهدم گردیده اند، برنامۀ ایران در یک منطقۀ ارضی گسترده پخش شده است. ما در مورد آزمایشگاه های بوشهر (جنوب غرب کشور)، نطنز(مرکز)، کرج (شمال غرب) و امارک [احتمالاً منظور اراک بوده است] (مرکز – جنوب) خبر داریم. تمام اینها به معنای آن است که یک حملۀ برق آسا علیه برنامۀ اتمی ایران تعداد بیشتری هواپیما نسبت به عملیاتی که در گذشته در سوریه وعراق انجام گردیدند، میطلبد.
حریم هوایی
هواپیماهای شکاری اسرائیل برای دست یابی به ایران دو راه دارند: می توانند از جنوب عبور کنند که در این صورت می بایست از حریم هوایی اردن و عراق عبور کنند یا از شمال از طریق ترکیه یا سوریه این کار را بکنند. به نظر نمی رسد هیچیک از این کشورها حاضر باشند حق پرواز بر فراز حریم هوایی شان را بدهند.
اسرائیل به اندازۀ کافی هواپیما در اختیار ندارد
این عاملی است که کمتر در مورد آن بحث می شود که البته شایسته است به طرز خاصی مورد توجه قرار گیرد. برای پیشبرد یک حملۀ برق آسا به تعدادی بسیار بیشتر از آنچه بتوان تصور کرد به هواپیما نیاز است. نه تنها به بمب افکن هایی که قادر باشند این مأموریت را به پیش ببرند، بلکه به هواپیماهای رهگیری که از آنها پشتیبانی نماید هم نیاز است. در مورد هدف دوردستی مانند ایران هواپیماهایی جهت انجام سوختگیری در حین پرواز (مانند نقطۀ شروع) به این موضوع افزوده می شود. خلاصه اینکه کارشناسانی که توسط نیویورک تایمز مورد مصاحبه قرار گرفتند چنین برآورد کردند که برای چنین اقدامی به حدود یک صد فروند هواپیما نیاز خواهد بود.