زمان بر قراري ارتباط ميان اسلام و ايران و روم 

سر آغاز ارتباط ايرانيان و روميان با اسلام به زماني باز مي گردد كه رسول خدا ـ عليه آلاف التحية و الثناء ـ تصميم گرفت دعوت خويش را گسترش داده و ايران و روم و ملل ديگر را به اسلام دعوت نمايد. بر اساس گزارش هاي تاريخي، پيامبر ـ عليه آلاف التحية و الثناء ـ در سال ششم هجري براي حاكمان ايران و روم نامه نگاري و دعوت خويش را از ايشان آغاز كرد. البته اين مرحله، ارتباطي برقرار نشد و ارتباط ايرانيان با مسلمانان تا زمان خليفه دوم در همين حد باقي ماند و در دوره حكومت خليفه دوم كه مسلمانان ايران را فتح كردند ارتباط تنگاتنگي ميان آن ها به وجود آمد و زمينه تأثير گذاري ها و تعامل فرهنگي فراهم شد. ارتباط ميان روميان و مسلمانان نيز به همين دوران باز مي گردد.
با مقايسه اي سطحي ميان تاريخ نزول آيات حجاب و تشريع حجاب در اسلام و زمان پيدايش ارتباط ميان مسلمانان عرب و ديگر ملل، نادرستي پندار تسرّي حجاب از ساير ملل به اسلام عيان مي گردد.
شواهدي متعارض
به رغم آن چه گفته شد با گزارشهايي روبه رو مي شويم كه حاكي از آن است كه مردان نا محرم با زناني برخورد نموده و آن ها را شناخته اند. به عنوان نمونه، سبيعه دختر حرث كه همسر سعد پسر خوله از قبيله بني عامر بود و در جنگ بدر حضور داشت مي گويد: شوهرم در سال حجة الوداع از دنيا رفت و من حامله بودم و بعد از مدت كوتاهي از فوت او وضع حمل كردم و پس از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت، خود را آرايش كردم. مردي به نام ابوالسنابل پسر بعكك از قبيله بني عبدالدار بر من وارد شد و وقتي مرا در آن حال ديد به من ايراد گرفت كه چرا آرايش كردي؟ مي خواهي ازدواج كني! به خدا قسم تو تا چهار ماه و ده روز نبايد چنين كني! سبيعه مي گويد: با شنيدن اين سخنان خود را جمع كردم و شب هنگام خدمت پيامبر(صلي الله عليه وآله)رسيدم و مسئله را از او سؤال كردم. او به من چنين دستور داد: با وضع حمل، دوران عده تمام شده و اگر بخواهي مي تواني ازدواج كني.40
اين نقل به روشني دلالت مي كند كه در سال آخر عمر رسول خدا(صلي الله عليه وآله)و بنا بر شواهدي كه گفته شد بعد از گذشت حدود دو سال از زمان وجوب حجاب، زني مسلمان در برابر نامحرم به گونه اي حاضر شده كه مرد نامحرم وي را شناخته است. آيا اين گزارش ها با وجوب حجاب در آن دوره منافاتي ندارد؟ اين گزارش ها با توجه به آن چه در اين نوشتار استنباط شده چگونه قابل جمع است؟
اگر فرض را بر صحت اين گزارش ها قرار دهيم و تعارضي بين اين گزارش ها و شواهد داخلي آن وجود نداشته باشد41 به چند صورت مي توان بين اين گزارش ها و وجوب حجاب در آن زمان جمع كرد:
-1
بر فرض صحت نقل ها وقتي انسان گزارشي را به صورت هاي گوناگون و با زياده و نقصان مشاهده مي كند، چگونه مي توان به جزئيات مطرح در اين گزارش ها بها داد و بر آن استناد كرد و در نتيجه با مطالبي قطعي يا دست كم مطالبي كه از در صد قطعيت بالايي برخوردار است معارض دانست؟ اين نكته با توجه به آن چه در تاريخ حديث به اثبات رسيده كه اهل سنت دست كم در سده اول هجري از ثبت و ضبط احاديث اجتناب كردند بسيار موجه است و شايد به همين دليل است كه در فقه روايات نبوي چندان كاربردي ندارد. شعراني درباره رواياتي كه به طور گوناگون نقل شده است معتقدند: آن چه از اين روايات در اين موارد مي تواند مورد استناد قرار گيرد چكيده سخن است كه مردم به طور معمول قادر بر حفظ و ضبط آن هستند و خصوصيات الفاظ و كلمات به دليل مختلف بودن قابل استناد نيستند.42 ايشان در جاي ديگر مي فرمايد: شيوه معاصران ما در تمسك به ويژگي هاي الفاظي كه روايت مي شود و جزئيات آن و ادعاي ظن اطميناني با استناد به اين امور قابل اعتماد نيست.43
-2از صحت اين گزارش ها مشروط بر اين كه ثابت شود كه مربوط به بعد از وجوب حجاب است، مي توان نتيجه گرفت در آن زمان صورت زن ها باز بوده و بنابراين، دستور پوشش شامل صورت نمي شود. چنان كه برخي از حديث «خثعميه»44 چنين استنباط كرده اند.45 شايد بتوان گفت اين استنباط، منوط به اين است كه پاي بندي فردي كه اين رفتار از وي مشاهده و گزارش شده به دستورهاي شرع مقدس اثبات گردد.
در پاسخ به اين سؤال كه آيا در اين موارد سكوت معصوم تقرير رفتار وي حساب نمي شود، بايد گفت ممكن است اعتراض معصوم نقل نشده باشد.

پرده نشيني

ممكن است كساني كه مدعي شده اند كه حجاب از ايران و روم بين اعراب مسلمان راه يافته، مقصودشان از حجاب پرده نشيني زنان باشد. شهيد مطهري بعد از تخطئه اين ادعا كه حجاب از ايران يا جاي ديگري به اسلام وارد شده باشد و ارائه شواهد مختصري بر اين امر، مي فرمايد:
فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آن چه در زمان رسول اكرم وجود داشت شديدتر شد نه اين كه اسلام اساساً به پوشش زن هيچ عنايتي نداشته است.46
البته برخي سخت گيرهاي از جانب خليفه دوم، حتي در زمان حيات رسول خدا(صلي الله عليه وآله)گزارش شده كه در برخي موارد با عكس العمل برخي زنان رسول خدا رو به رو شده است. صحت و سقم اين گزارش ها و در مرحله بعد يافتن منشأ اين طرز فكر امري در خور بررسي و پژوهش است. بعيد نيست كه سخنان ويل دورانت و جواهر لعل نهرو ـ در ابتداي نوشته نقل شد ـ صرفاً ناظر به پرده نشيني زنان باشد و به ستر و پوشش آنان عنايتي نداشته اند.
برخي محققان نيز منكر پشتوانه ديني براي نقاب زدن و برقع بر چهره افكندن شده اند و آن را رسمي دانسته اند كه از ديگر ملل وارد فرهنگ اسلامي شده، البته اين خود نيازمند تحقيقي مستقل است.47
نتيجه گيري
اگر چه رسم حجاب در بين اقوام غير عرب مرسوم بوده است اما حجاب در بين زنان عرب نشأت گرفته از اقوام ديگر نيست. حكم حجاب به طور واضح در سال هشتم هجري نازل شد و اين زماني بود كه هنوز اسلام از جزيرة العرب پاي بيرون نگذاشته بود و به دنبال آن، زنان مسلمان عرب از اين دستور پيروي كردند. در دو سال باقيمانده از عمر رسول خدا گزارش هايي موجود است كه آن جناب با كساني كه هنوز خود را با وضعيت جديد تطبيق نداده بودند برخورد مي نمود.

***توجه***

دوستان بزرگوار!

تا اینجا مقدمه ای تقدیم حضورتان شد درباره حجاب و انشاالله به یاری خدا با مباحث دیگر درباره حجاب و 

اهمیت آن در خدمت شما خوبان هستیم.

...ادامه دارد