مرتب و منظم در صف ایستاده بودیم ، هیچ کس پلک هم نمی زند!

سان دیدن آقا که تمام شد . فرمانده پادگان برای عرض خیر مقدم و ارائه گزارش پشت تریبون قرار گرفت .

زمانی که شروع به صحبت کرد.

 صدایش کاملا آشکار بود . باورمان نمی شد فرمانده پر صلابت پادگان ما که هیچ یارای تحمل نگاه او را نداشت.

جلوی ابهت و هیبت آقا کم آورده بود ،چه کم آوردنی!!